|
||
فهرست عناوین
نامه سرگشاده به محضر آيات عظام و علماء اعلامآيا نهادهاي امنيتي يا هر مقام وقدرت ديگري در يك نظام اسلامي، حق تعطيل كردن نمازجمعه و جلساتي را كه جز تفسير قرآن «هيچ» سخن ديگري در آنها نيست، دارد؟
چه كسي پاسخ گوي اعمال خلاف شرع و قانون نهادهاي امنيتي اصفهان است؟ هنوز يك هفته، از انتخابات دوره نهم رياست جمهوري و تعيين رييس جمهور جديد، كه با شعار عدالت محوري و مهرورزي، آراء مردم را به خود اختصاص داد، نگذشته بود كه اداره اطلاعات اصفهان، اينجانب را احضار نمود و پس از سه ساعت سخن گفتن، از من درخواست نمودند كه نماز واجب الهي را تعطيل نمايم، نمازجمعهيي كه بنابر اعتقاد به وجوب عيني آن، در منزل شخصي برگزار مي شد. خدمت پدر (مرحوم آيت الله سيد محمد جواد غروي،كه جايگاه و مقام علمي او بر شما مكشوف است)، رسيدم و شرح ما وقع كردم. ايشان با تأثر و اندوه گفتند: «من هفتاد سال پيش، در روزگاري كه قاطبه روحانيون شيعه، نمازجمعه را در عصر غيبت، حرام ميدانستند، ايستادم و تمام توهينهاي آنان كه مرا به سبب اقامه نماز جمعه، سني و وهابي ميدانستند، و نيز اعمال فشارها و محدوديتهاي ساواك شاه را به جان خريدم و حكم خدا را تعطيل نكردم. شگفتا امروز كه هفتاد سال پرفراز و نشيب، از آن روزگار ميگذرد و نماز جمعه، از جايگاه قدرت، بياعتقاد به وجوب عيني و به عنوان يك عمل سياسي اقامه ميشود، اين سومين بار است كه پس از انقلاب، نمازجمعهيي را كه من مقدم به اقامه آن، به عنوان واجب عيني در ايران بودهام، تعطيل ميكنند و البته نخستين بار است كه يورش و ضرب و شتم در كار نيست. به حرف آنان گوش بده، و به حداقل نفرات ممكن براي اقامه اين واجب، اكتفاء كن. اما بدان كه اينان نخستين كساني در تاريخ نيستند كه خواهان تعطيل شدن احكام خدا هستند. أَفَلَمْ يسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَينْظُرُوا كَيفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ (غافر- 21)» اين كلام را كه شايد آخرين اندرزهاي آن حكيم فقيد بود، شنيدم و براي نشان دادن حسن نيت خويش، نمازجمعه را تعطيل كردم و آن مقام امنيتي تأكيد كرد كه جلسات تفسير قرآن را ميتوانيد ادامه دهيد و مانعي دركار نيست. اين جلسات نيز برخي هفتگي و بعضي دوهفته يك بار در نقاطي از شهر اصفهان برگزار ميشد و تفسير صرف قرآن بود. اما از اواخر آبان ماه، همان مقام امنيتي، از طريق احضار برگزار كنندگان (يعني صاحبان خانهها) خواستار تعطيلي جلسات شد و تأكيدكرد كه درصورت عدم تعطيلي، روشهاي ديگري را پيش خواهند گرفت. عليرغم اينكه چنين حقي نداشتند، براي جلوگيري از هرگونه بهانهجويي، طبق درخواست وي عمل نمودم و جلسات تعطيل شد. اما ظاهراً نهادهاي امنيتي اصفهان به اين قدر هم بسنده نكرده و در اين مدت به طور مرتب، شركت كنندگان در جلسات تفسير قرآن را احضار كردهاند. مضافاً بر اينكه تلفنهاي تهديد آميز يا ايجاد مزاحمت در فواصل احضارها صورت گرفته است (از جمله تهديد به تبعيد و «دربدركردن» اينجانب). حال سؤال من از شما، به عنوان مراجع و علماء دين، اين است كه آيا نهادهاي امنيتي يا هر مقام وقدرت ديگري در يك نظام اسلامي، حق تعطيل كردن نمازجمعه و جلساتي را كه جز تفسير قرآن «هيچ» سخن ديگري در آنها نيست، دارد؟ پاسخ شما به اين سؤال، ميتواند راهگشا و موجب رفع ابهام و شگفتي اينجانب گردد. اصفهان ـ سوم بهمن ماه هشتاد و چهار بيست و دوم ذي الحجه 1426 با تشكر و احترام ـ سيد علي اصغر غروي |
||
© 2014 , همه حقوق محفوظ می باشد
|